سری بازی های Devil May Cry از جمله معدود آثار صنعت بازی هستند که می توان از آن ها به عنوان یک پدیده و اسطوره نام برد. اگر بخواهیم درباره گذشته این سری صحبت کنیم، باید گفت که ابتدا اصلاً قرار نبود از DMC یک بازی مستقل و جدا ساخته شود، بلکه هدف از آن پروژه، ساخت یک دنباله برای Resident Evil بوده است. اما زمانی که بازی ساخته می شد، ناگهان هیدکی کامیا (Hideki Kamiya) کارگردان و خالق بازی متوجه شد که محصول او بجای آنکه شبیه به یک ادامه بر مجوعه Resident Evil باشد، با فاصله گرفتن از روح و اصالت آن، توان تبدیل شدن به یک بازی جدید و مستقل را دارد.

این شد که او با فرصت پیش آمده، بجای لغو پروژه، آن را ادامه داد و در نهایت یک اثر جدید و کاملاً متفاوت را خلق کرد. خبر تولید نسخه جدید Devil May Cry به حدود 2 سال پیش برمی گردد. زمانی که اولین بار Game Informer شایعاتی را در باب تولید بازی منتشر کرد و بعداً در TGS سال 2010 بود که Capcom در پی این شایعات، بالاخره ساخت بازی را تأیید کرد. اما چیزی که از همان زمان، بحث های داغی را به وجود آورد، تغییر شرکت بازیسازی از Capcom به Ninja Theory بود. این تصمیم Capcom که سرنوشت یکی از مهم ترین بازی هایش را بجای خالقان اصلی آن در PlatinumGames به دست یک استودیوی غربی می سپرد، یکی از عجیب ترین اقدامات صورت گرفته در صنعت بازی محسوب می شد.

اگر به کارنامه Ninja Theory نظری بیندازید، متوجه خواهید شد که این استودیو با گشایش در سال 2000 در کشور انگلستان، تنها 3 بازی تولید کرده که گر چه هر کدام از آن ها مثل Enslaved و Heavenly Sword بازی های خوبی بودند، ولی هیچ گاه نتوانستند موفقیت تجاری قابل قبولی را برای این شرکت به ارمغان بیاورند. همین امر باعث شد تا Ninja Theory تغییراتی را در اصالت Devil May Cry به وجود آورد که از همان ابتدا واکنش های منفی را در پی داشت. بزرگ ترین گله طرفداران و سیل عظیم شکایت هایی که از سوی آن ها به Capcom روانه شد، تغییر چهره دانته (Dante) محبوب آن ها بود.

Ninja Theory بنا بر سلیقه  خود در بازی، چهره دانته را به قدری دگرگون ساخت که در پی آن چهره ای کاملاً جدید برای وی خلق شد. این تغییر متأسفانه رویکردی منفی را بوجود آورد و به دنبال آن و در پی شکایت های بیشتر، Capcom مجبور شد روی طراحان Ninja Theory فشار بیشتری بیاورد و آن ها را مجبور به اصلاح طرح خود کند. تغییر جدید ایجاد شد و در آگوست 2011 با رونمایی از چهره جدید دانته، سعی شد تا نظر طرفداران و فن های قدیمی دوباره جلب گردد. ولی اینبار هم تلاش طراحان Ninja Theory نتوانست نارضایتی ایجاد شده را برطرف سازد. دانته جدید باز هم همان چهره جوان لاابالی شبیه به ولگردهای خیابانی را داشت و هنوز هم بارانی بلند کلاه دار، جای پالتوی بلند دانته قدیمی را گرفته بود.

اگر خوب به دو تصویر دانته نمایش داده شده در تریلرهای اولیه و جدید بازی نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این تغییر نه تنها در راستای ماهیت واقعی چهره دانته برداشته نشده، بلکه سعی شده از آن دورتر شود. به طوری که دانته جدید همان موی سفید خود را نیز از دست داده است. جسارت Ninja Theory به اینجا ختم نمی شود. آن ها با تعریف یک ملیت غربی برای دانته ماهیت او را هم زیر سوال برده اند و با این کار نارضایتی را تبدیل به خشم کرده اند. این که ببینید روی بازوی بارانی دانته پرچم انگلیس نصب شده، مطمئناً شما را نیز منزجز خواهد کرد. در مورد داستان بازی، هنوز اطلاعات دقیقی فاش نشده، اما آن چه می دانیم، این است که DmC یک مقدمه محسوب می شود و داستان پیش از شماره اول را بازگو خواهد کرد.

اینکه شماره ای هم از سوی Capcom به این بازی داده نشده، به نوعی گویای این موضوع است. گفته شده که در این بازی مشخص خواهد شد که چرا موهای دانته سفید می شوند و رازهای مهمی از گذشته او برملا خواهد شد. با این اوصاف، احتمال دارد که ورجیل (Vergil) برادر دانته نیز در داستان حضور داشته باشد و نقشی کلیدی را در سناریو ایفا کند. حوادث اصلی DmC اینبار در یک دنیای موازی با دنیای اصلی اتفاق می افتند. Limbo City جایی است که جریان اصلی داستان در بستر آن روی می دهد. طبق آن چه که تا کنون در تریلرها نشان داده شده، این شهر با تمامی قوای شیطانی خود در پی آن است که دانته را از بین ببرد.

به نوعی Limbo City یک شهر زنده است و حکم قاتلی را برای دانته دارد. اینکه چرا و چطور Limbo City چنین وضعیتی به خود گرفته، هنوز به صورت نکته ای اسرار آمیز باقی مانده است. بر این اساس، احتمالاتی هم وجود دارد که دانته DmC شخصیت دانته واقعی نبوده و ماهیت دیگر او در این دنیای موازی و برزخی باشد. اما گره های داستانی ایجاد شده به اینجا ختم نمی شوند و تریلرهای منتشر شده از بازی یک معمای بزرگ پیش روی بینندگان قرار می دهند. این معما چیزی نیست جز یک شخصیت مونث مجهول که گفته می شود راهنمای دانته از دنیای دیگر است.

ماهیت او مشخص نیست و اینکه چطور قادر است از دنیای دیگر با دانته ارتباط برقرار کند، سوالی است بی پاسخ که تنها با بازی کردن DmC مشخص خواهد شد. DmC اولین قسمت در این مجموعه است که در خلق آن از Unreal Engine 3 استفاده می شود. موتوری که توان آن را در خیلی از بازی های این نسل دیده ایم و در مواردی هم شاهد سقوط بازی ها به دلیل عدم آگاهی صحیح سازندگان در استفاده از قابلیت های این موتور بوده ایم. خوشبختانه در تریلرهایی که تا به حال از بازی نمایش داده شده، گرافیک قابل قبولی را می توان در بازی مشاهده کرد. البته تا زمانی که بخواهید همه چیز را از دور مشاهده کنید! اما وقتی فاصله شما از اشیاء دنیای DmC کم شود، آن وقت چهره زشت گرافیک بازی خودنمایی خواهد کرد.

بافت بی کیفیت دیوارها و به خصوص سنگ هایی که شکسته می شوند، به وضوح دیده می شوند و به احتمال فراوان هم در آینده با باگ های زیادی مواجه می شویم. افکت های نورانی در بازی، موضوعی اجتناب ناپذیر است که زیبایی کار تیم سازنده را فزونی می بخشد. تمامی سلاح های دانته در بازی دارای یک نوع افکت خاص هستند. به عنوان مثال، شمشیر دانته در هنگام استفاده، برشی به رنگ قرمز در هوا ایجاد می کند و داس او افکت نورانی آبی رنگی را نمایان خواهد کرد. زمانی هم که تیغه این سلاح ها با دشمنی برخورد کند، شاهد افکتی براق و آتشین خواهید بود. در خصوص خون، بنا به ماهیت موجودات و دشمنان بازی، از مایعی قیر مانند استفاده شده است.

اما حالا همه این نقل قول ها را کنار بگذاریم و سراغ تحلیل گیم پلی DmC برویم. خوشبختانه تا به حال تریلرهای نشان داده شده، نوید یک بازی اکشن سرعتی را می دهند. دانته مثل گذشته قادر است از انواع سلاح های سرد و گرم بهره ببرد. Ninja Theory در خلق گیم پلی بازی چند نکته را مورد توجه قرار داده است. اولین نکته، حفظ سرعت در مبارزات بوده است. دانته در DmC نبردهای خود را خیلی سریع انجام می دهد و تکنیک ها را به سرعت اجرا می کند. حتی برای اینکه تنوع در مبارزه فدای این سرعت نشود، سازندگان با در نظر گرفتن تعویض آنی سلاح ها، کاری کرده اند که کاربر حین مبارزات خود، سوئیچ کرده و با این قابلیت فنون چندضرب متنوعی را روی دشمنان پیاده کند.

یکی از سلاح های جالبی که دانته از آن استفاده می کند، شمشیری طویل و شلاق گونه است که بازیکن را قادر خواهد ساخت که دشمنان را از دور به سوی خود کشیده و با این کار فنون چندضرب طولانی تری را روی آن ها اجرا کند. نکته قابل ذکر دیگر درباره مبارزات، بیشتر شدن نبردهای هوایی بازی است. خود سازندگان نیز پیش از این روی این مورد تأکید کرده بودند و حالا با دیدن تریلرهای بخش گیم پلی، به راحتی می توان گفته های آن ها را تأیید کرد. در DmC دانته می تواند مدت طولانی تری روی هوا باقی بماند و ضربات بیشتری را روی دشمن اجرا کند. این توانایی باعث می شود تا دانته بتواند با چندین دشمن همزمان روی هوا مبارزه کند.

در ضمن، درباره نحوه ارتقاء قابلیت های دانته نیز چیزی گفته نشده، ولی می توان با قاطعیت گفت که هنوز همان Orbهای رنگی در بازی جدید نیز نقش واحدهای پول را داشته که می توان با جمع آوری آن ها اقدام به خرید آیتم یا ارتقاء قابلیت های دانته کرد. در پایان بد نیست که این خبر را هم بدهیم که قرار شده فیلم DmC نیز ساخته و روی پرده های سینماهای جهان به اکران دربیاید. طبق اخبار موجود، بار دیگر استودیوی Screen Games وظیفه ساخت فیلم این بازی را بر عهده گرفته است. این فیلم قرار است داستانی مربوط به انتقام دانته از قاتل یا قاتلان مادرش را بازگو کند.